English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8571 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
unsound U ناخوش نادرست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . U این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
alternatives U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternative U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
morbid U ناخوش
he was taken ill U ناخوش شد
he fell ill U ناخوش شد
crapulous U ناخوش
sick U ناخوش
sickliest U ناخوش
sickly U ناخوش
unwell U ناخوش
ailing U ناخوش
ills U ناخوش
ill- U ناخوش
ill U ناخوش
sickest U ناخوش
peccant U ناخوش
sicklier U ناخوش
he is rather i. than sick U ناخوش نیست
to be out of health U ناخوش بودن
he thought U ناخوش است
he is sick U او ناخوش است
sickens U ناخوش کردن
distempered U اشفته ناخوش
dangeously sick U خطرناکانه ناخوش
sickened U ناخوش کردن
sicken U ناخوش کردن
sickish U کمی ناخوش
distasteful U ناخوش ایند
unwelcome U ناخوش ایند
unpleasantly U ناخوش ایند
under the weather <idiom> U ناخوش بودن
ungrateful U ناخوش ایند
unpleasant U ناخوش ایند
sickener U چیز ناخوش کننده
no picnic <idiom> U ناخوش آیند ،مشکل
sick unto U ناخوش سخت یا مردنی
unhealthy U ناخوش ناخوشی اور
unsavory U ناگوار ناخوش ایند
undesirable U ناخوش ایند ناخواسته
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
NAND function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
dispersion U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
he is liable to become sick U در معرض ناخوش شدن است
it is true that he was sick U راست است که او ناخوش بود
to take to ones bed U دربستربیماری افتادن ناخوش شدن
horribly <adv.> U خیلی ناخوش آیند [اصطلاح روزمره]
to smoke oneself sick U از بسیاری استعمال دخانیات ناخوش شدن
incredibly <adv.> U خیلی ناخوش آیند [اصطلاح روزمره]
in error <adj.> U نادرست
amiss U نادرست
erroneous U نادرست
inaccurate U نادرست
imprecise U نادرست
unfair U نادرست
unfairly U نادرست
out of order U نادرست
out of a U نادرست
out of trim U نادرست
infirmly U نادرست
inconsequent U نادرست
inconsecutive U نادرست
false code U کد نادرست
crooked U نادرست
wrongful U نادرست
sinister U کج نادرست
trumped-up U نادرست
trumped up U نادرست
spurious U نادرست
phonies U نادرست
phoneys U نادرست
phoney U نادرست
false <adj.> U نادرست
phony U نادرست
fouls U نادرست
dishonest U نادرست
fouled U نادرست
inexact U نادرست
foul U نادرست
foulest U نادرست
unsafe U نادرست
false U نادرست
fouler U نادرست
impure U نادرست
miscue U ضربه نادرست
foul play U کار نادرست
inexactly U بطور نادرست
wrong information U اطلاعات نادرست
wrong answers U پاسخهای نادرست
misinformation U خبر نادرست
jackleg U ناشی نادرست
error U عقیده نادرست
untrue U نادرست خائن
fallacy of composition U تعمیم نادرست
vicious U بدطینت نادرست
improper U نامناسب نادرست
wrongfully U بطور نادرست
foul bill of lading U بارنامه نادرست
distractor U گزینه نادرست
false code U رمز نادرست
heterography U املای نادرست
inaccurately U بطور نادرست
by indirection U با وسائل نادرست
false information U خبر نادرست
mispronounciation U تلفظ نادرست
chucked U پرتاب نادرست
chuck U پرتاب نادرست
mispronunciations U تلفظ نادرست
mispronunciation U تلفظ نادرست
misconstructions U تفسیر نادرست
misconstructions U تعبیر نادرست
misconstruction U تفسیر نادرست
misconstruction U تعبیر نادرست
inaccurate U نادرست یا غلط
errors U عقیده نادرست
paralogism U قیاس نادرست
false U ساختگی نادرست
chucks U پرتاب نادرست
false information U اطلاعات نادرست
mistranslation U ترجمه نادرست
missatement U گفته نادرست
foozle U بدساختن ضربت نادرست
paralpgize U قیاس نادرست ساختن
suggestio falsi U افهار و اعلام نادرست
sigmatism U تلفظ نادرست حرف " س "
lied U سخن نادرست گفتن
misallocation of resources U تخصیص نادرست منابع
wild cat U بی اعتبار بی پشتوانه نادرست
mininformation U اطلاع یا خبر نادرست
off base <idiom> U غیر دقیق ،نادرست
true false questions U پرسشهای درست- نادرست
lie U سخن نادرست گفتن
prismatic spectacles U عینک نادرست نما
unfair trade practice U اعمال تجاری نادرست
incorrect U نادرست یا به همراه خطا
malfunction U نادرست عمل کردن
malfunctions U نادرست عمل کردن
lies U سخن نادرست گفتن
malfunctioned U نادرست عمل کردن
false start U اغاز نادرست خطا در شروع
wide of the mark <idiom> U از هدف به دور بردن ،نادرست
mal U خطا نادرست و متقلبانه را می رساند
ungrammatical U مخالف ایین دستور نادرست
an i calculation U حساب نادرست یا غیر دقیق
false starts U اغاز نادرست خطا در شروع
paralogist U کسیکه قیاس نادرست میسازد
boolean operation U یکی از دو مقدار ممکن درست یا نادرست
logical U معادل وضعیت منط قی نادرست یا صفر
skew U میزان کردن چیزی به صورت نادرست
skews U میزان کردن چیزی به صورت نادرست
skewing U میزان کردن چیزی به صورت نادرست
zeros U 1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
Everybody condemned his foolish behaviour . U همه رفتار نادرست اورا محکوم کردند
out of square U خارج از چهار گوش بطور نامنظم یا نادرست
contamination U ذخیره کردن اطلاعات در جای نادرست در حافظه
ambiguity U خطای ناشی از انتخاب نادرست داده مبهم
ambiguities U خطای ناشی از انتخاب نادرست داده مبهم
zeroes U 1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
zero U 1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
grammatical error U استفاده نادرست از قواعد زمان برنامه نویسی کامپیوتر
semantics U خطای ناشی از استفاده از نشانه نادرست در یک دستور برنامه
debounce U جلوگیری از محسوس بسته شدنهای نادرست یا جعلی یک کلید یا سوئیچ
mis U پیشوندی است بمعنی غلط-اشتباه- نادرست- بد- سوء دشمنی
mis- U پیشوندی است بمعنی غلط-اشتباه- نادرست- بد- سوء دشمنی
logical U خطا در طراحی برنامه که باعث جهش یا عملیات نادرست شود
graft U پیوند بافت تحصیل پول و مقام و غیره ازراههای نادرست
hazards U خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
hazarding U خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
hazarded U خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
hazard U خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
grafted U پیوند بافت تحصیل پول و مقام و غیره ازراههای نادرست
grafts U پیوند بافت تحصیل پول و مقام و غیره ازراههای نادرست
fraud U دزدی داده یا استفاده نادرست یا سایر جرم های مربوط به کامپیوتر
NOR function = U تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که ورودی درست باشند
neither nor function U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگر ورودی درست باشد
frauds U دزدی داده یا استفاده نادرست یا سایر جرم های مربوط به کامپیوتر
component U خطای ناشی از یک وسیله مشکل دار ونه برنامه نویس نادرست
components U خطای ناشی از یک وسیله مشکل دار ونه برنامه نویس نادرست
cancels U کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
cancelling U کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
denials U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگره یک ورودی درست باشد
cancel U کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
denial U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگره یک ورودی درست باشد
boolean operation U کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1
fallacy of composition U استدلال نادرست به اینکه هرگاه بعض مطلبی درست باشد کل ان صحیح است
burn out U گرمای زیادی یا استفاده نادرست که باعث میشود یک مدار الکترونیک یا وسیله متوقف شود
palettes U تصویر نمایش داده شده با استفاده از قالب نادرست و اثرات نامط لوب رنگها
palette U تصویر نمایش داده شده با استفاده از قالب نادرست و اثرات نامط لوب رنگها
NOT function U تابع معکوس منط قی که وقتی ورودی نادرست باشد خروجی درست خواهد بود
negatives U سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است
boolean algebra U قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
gaps U سیگنال توجه به علت مکان دهی نادرست نوک خواندن / نوشتن در رسانه ذخیره سازی
negative U سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است
gap U سیگنال توجه به علت مکان دهی نادرست نوک خواندن / نوشتن در رسانه ذخیره سازی
aliasing U اثرات بصری نامطلوب تصاویرتولید شده کامپیوتری درنتیجه استفاده از روشهای نادرست نمونه برداری staircasing
algebra U ساده کردن و تغییر دادن توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست ایجاد شده اند
logic U یکی از دو سطح ممکن مدار دیجیتال . سطح ها به صورت 1 و 0 هستند یا درست و نادرست
bombed U یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
bomb U یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
Recent search history Forum search
3معنی کلمه retraction چیست؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com